اصلاحطلب چپ نیست و اصولگرا راست نیست. اصلاحطلب ، اصلاحطلب است و اصولگرا، اصولگرا. چپ، چپ است و راست، راست. مثلا وقتی در دانشکدهی علوم اجتماعی همراه اباذری و غنینژاد باشید، متوجه میشوید که چپ و راست قضیهشان با اینها کلا متفاوت است. آقا جان مسئلهی دیگر حزب است. عزیزان، ما در ایران قوانین حزب درست و حسابی نداریم. این اصولگرا و اصلاحطلب دو جریان فکریند که هر کدامشان هم هفتاد و دو ملت دارند. نه چهارچوب دقیقی دارند و نه فکر خاصی را میطلبند. خاتمی البته اصول موضوعهای را برای اصلاحطلبی تعریف میکند؛ اما، نهایتا بحث به جایی نمیرسد که جامع و مانع باشد. هرکسی براساس منافع شخصیش یکی را انتخاب میکند و ممکن است همان شخص دو روز بعد وابسته به جریان مقابل باشد. اما چپ ها و راست ها روی مواضعشان ایستادهاند. حالا دعوای امروزِ روزِ چپها و راست هایی مثل اباذری و غنی نژاد چیست؟ چپ هامیگویند این راست ها (از رفسنجانی تا روحانی) آمدهاند مملکت را به دست گرفتهاند و خصوصا اقتصاد را نابود کردهاند و سرمایه را از مردم گرفته و به سرمایهداران دادهاند، مثل همین طرح کارورزیشان که از قبل انقلاب استارتش را زدند. راست ها دقیقا برعکسش، که آقا این چه حرفی ست؟ از اولش هم حکومت دست شما بوده. همین دو ریال پول یارانه که ماهیانه به حساب ملت میریزید مگر جز سیاستهای چپگرایانهتان است؟ همین طرح سلامت مگر سیاست چپ نیست؟ خلاصه هر کدامشان از یک سمت. چپ، از مهرنامهای ها و ایرانشهریها ایراد میگیرد و راست از ترجمانیها و پرسشیها. بحث سوسیالیست و مارکسیست و نئولیبرال را هم پیش میکشند و اینجور میشود.
سیاست چیزی فراتر از اصلاح طلب و اصولگراست. این دو از بین خواهند رفت ولی تفکرات چپ و راست از وقتی آمدند دیگر نرفتند. زیربنای خیلی از جریان ها هستند. اینطور هم نیست که بگوییم ای آقا این ها روابط پشت پرده ای دارند که ما نمیدانیم و فلان. خیر آقا خیر! نمیشود در سیاست چیزی پنهان بماند. بالاخره یک جایی درز میکند. اهلش میفهمند.
برچسب : مانیفستبدماصلا؟, نویسنده : 3multi-track6 بازدید : 52