یک سال پیش، همچین موقعی

ساخت وبلاگ

زنگ زد گفت:«تلویزیون دارن نشونت میدن[من وقتی سانترم میشینه رو سر مهاجم انقدر خوشحال نیستم، فریاد میکشید]».
گفتم: کی؟ من؟ :|
گفت: «تو دیگه بابا. کی پس؟ بزن شبکه استان، اخبار. زودباش. اَاَاَاَه انقدر معطل کردی تموم شد.» 

از همون موقع تا یک هفته به این فکر میکردم که چه لباسی پوشیده بودم اون روز؟ تا در نهایت تاسف یادم اومد که قبل اینکه برم اونجا رفته بودم گاوداری دوستم تا ببینیم گوساله هاش در چه حالن و از قضا اتفاقی افتاده بود که مجبور شدیم خاکی و خونین و مالین بشیم. به یه شست و شوی سطحی اکتفا کردیم و رفتیم اونجا. من دوربین رو حتی دیدم ولی انقدر بی حال بودم که گفتم خب همیشه دوربین بوده دیگه. مغزم نکشید این دوربینه اون دوربینه نیست. حرف حسابم حالا چیه؟ حرف حسابم اینه که اولا گاوداری نرید. گاو ممکنه خر بشه. ثانیا با گاوها مهربون باشید و اگه احساس کردید دوستتون داره کار احمقانه ای میکنه (حتی اگر یک دامپزشک سی و اندی ساله ی مثلا کارکشته بود) مورد شماتت قرارش بدید و بر حذرش دارید از کارهای محیر العقول. ثالثا تو یک جلسه ی رسمی پسرخاله طور نرید و حتی تو جلسه ی پسرخاله طور هم انقدر دیگه پسرخاله طور نرید، چون ممکنه شانستون در خونه ی بختتون رو بزنه و پخشش کنن. رابعا همیشه همه رو از دیدن اخبار دور نگه دارید و تا میتونید از اخبار دیدن بد بگید. مثلا اگر بگید یبوست میاره عده ی کثیری عمرا برن طرفش. خامسا حتی اگر گاوداری میرید شلوار جین و تی شرت سبز مغز پسته ای با صندل کمپینگ نپوشید. ممکنه بعدش جای دیگه ای برید که همه کت و شلوار مشکی یا شکلاتی پوشیدن با پیرهن سفید و کفش های واکس زده. 

در کل اگر فکر میکنید قراره از شانستون صاف بذارنتون تو اخبار و خودتون هم خودتون رو نبینید و با این حال بشید سوژه ی دوستانی که دیدن، از خونه بیرون نرید، بهتر و مناسب‌تره.

همایونی حکایتی از خودش فرمایش میکند...
ما را در سایت همایونی حکایتی از خودش فرمایش میکند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3multi-track6 بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت: 5:02