بنزین، شارژ نت، کتاب، هفته نامه و ماهنامه و فصلنامه، پول زور باشگاه، قبض موبایل و چندتا قوطی آبجو و چندتا بسته بیسکوئیت، خرج های روتین یک ماه منه که رسما همینا کمرم رو شکونده. بعد با همهی این احوال یه مقداری هم طی یک سال پس انداز کردم که با تعویض لوازم کوهنوردی و خرید یک سری تجهیزات جدید و عوض کردن گوشی، پولی که فکر میکردم باهاش بهتره یه لپ تاپ جدید بخرم رو طی یک هفته دودش کردم و فرستادمش بین ابرهایی که از بوشهر و یزد تا دل کویر و شمال و شمال غرب میبارن ولی زورشون میاد چندتا قطره هم بریزن رو سر اصفهان.
اینکه هزینههای من بالاست یا پایینه رو نمیدونم؛ اما، میدونم که به همین راحتیها نمیتونم یک عدد ساندویچ نَوَد هزار ریالی بخورم و بعد آخر ماه نگم عجب غلطی کردم و کاش کوفت میخوردم جاش مثلا. قضیهی تصویر بالا هم اینه که یه دوستی ، کامنت خصوصی داده بود که ریش پروفسوری چیز بدی ست. البته نه به این ملاطفتی که خودم دارم میگم! یک مقداری پیازداغش زیادتر بود و نهایتا خوشمزهتر هم شده بود.
برچسب : نویسنده : 3multi-track6 بازدید : 40