[ «جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست... در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ اینها میآید که اینها را منهدم بکند و نقاط قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصتهای یک نظام را به تهدید تبدیل کند.»
«من به همهی آن هستههای فکری و علمیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتبا میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ آتش به اختیار.» ]
درجه و طرز فکری که برای افسران جنگ نرم برپایهی اسلام، مردم، قانونگرایی و دشمنستیزی یادآوری شد و صحبت جدیدی نبود. یک واژه ی نظامی را وارد ادبیات فرهنگ ما کرد که یک سری از وظایف بدیهی و از قبل تبیین شده ی افسران جوان را با این کلیدواژه یادآور شود و از قضا بهانه را از کسانی میگیرد که کم کاری ها در این زمینه را صرفا گردن دولت ها می اندازند. نهایتا اما آنقدر برداشت های عجیب و احمقانه از این یادآوری شد و آنقدر موج سواری کردند و در ادامه میکنند که سال ها باید توضیحش داد. حالا هر اتفاقی که رخ بدهد برچسب #آتش_به_اختیار میخورد و این ظلم بزرگ برچسب زنی به عالم و آدم از طرف افراط گرایان هر دو جریان عمده ی کشور همیشه بوده و هست. ضربه و فشارش را نه آن ها که مردم متحمل میشوند.
برچسب : نویسنده : 3multi-track6 بازدید : 46